ساز چنگ از پیدایش تا به حال :
«چنگ» در ایتالیایی و اسپانیایی Arpa، در آلمانی Harfe، در فرانسه Harpe و در انگلیسی Harp خوانده می شود.
پیدایش چنگ از پیدایش کمان نشأت گرفته است؛ در اثر تیراندازی، زه مرتعش میشده و صدای کمی به گوش میرسیده است. چنگهای اولیه شبیه کمانی از نی و چوب بوده که زهی میان آن کشیده شده است.
چنگ گونهای ساز زهی باستانی است. در کنار ساز رود (عود) از مشهورترین سازهای ایران باستان به شمار میآمده است. در ادبیات پارسی بسیار از این ساز یاد شده است و سیارهٔ زهره را چنگزن دانستهاند. در مُهری گِلین که در بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶ میلادی توسط هلن جی کانتر (Helen Cantor) و پناس پی دلو گاز دو باستانشناس امریکایی در چغامیش خوزستان یافته شد و مربوط به هزارهٔ چهارم قبل از میلاد و دوران ایلامیان میباشد یک نوازندهٔ چنگ منحنی را نشان میدهد. این چنگ ۶ رشته دارد.
ما خنیاگرانی در «ایلام» و در سدهٔ ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی «پوزوز این شوشیناک» در شوش میشناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانههایی در دست است که نشان میدهند، خنیاگران بسیاری در ایران میزیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشته است و این ساز از سازهای ایرانیان است. با یافتن یک کندهکاری در ایلام باز هم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دَف را همراه چنگ مینواختند. باید افزود که از این نمونهها در سراسر ایران بسیار دیده شده است. میان رودخانههای «کرخه و کارون» سیمای دستهای رامشگر (سدهٔ ۷ یا ۸ پیش ازمیلاد) در یک کندهکاری بر روی سنگ دیده میشود که ۳ تن خنیاگر در آن جا به نواختن «چنگ و تبل» سرگرم هستند.
و باز در مالمیر (ایذه) چنگنوازانی را میبینیم که دو نوع چنگ را در دست دارند و پیشاپیش هانی و همسرش برای اجرای یک مراسم عبادی در حال نوازندگی هستند این دو نوازندهٔ چنگ نام خود را نیز با خط میخی ایلامی نگاشتهاند. چنگ در این دوران ۱۳ رشته دارد. نقشبرجستههای طاق بستان نوازندگان چنگ را نشان میدهد که در قایق برای شاه ساسانی که به شکارگاه آمده چنگ مینوازند. در آثار طاق بستان در یک قایق ۵ نوازندهٔ چنگ منقش شده است و در یک قایق که پادشاه در حال شکار است یک نوازنده به احتمال قوی باربد می باشد، در حال نوازندگی است. چنگ در این زمان از ۷ رشته تا ۱۱ رشته مشاهده میشود. به مرور زمان همچون بسیاری از سازهای دیگر مهجور و فراموش شده است. البته چنگ تا دوران صفویه موجود بوده است.
انواع ساز چنگ در قرنهای مختلف در ایران یافت شده است از جمله چنگ منحنی مربوط به قرن هفتم هجری قمری از صفیالدین عبدالمؤمن اُرُمَوی (ارومیهای). تصویر چنگ در تمام آثار باستانی ایران از دوران هخامنشیان گرفته تا سلوکیان دیده میشود.
ساز چنگ در ایران دارای چهار رشته سیم بوده است که در دورهٔ ساسانیان به ۱۱ رشته میرسد و در دوران اسلامی تا ۳۵ رشته هم میرسد. پیدایش چنگ از پیدایش کمان نشأت گرفته است، در اثر تیراندازی زه مرتعش میشد و صدای کمی به گوش میرسید. چنگهای اولیه شبیه کمانی از نی و چوب بوده که زهی میان آن کشیده شده است.
انواع ساز چنگ یا هارپ به چهار دستهٔ کلی چنگ ارکستری، چنگ سنتی، چنگ باستانی و چنگ تزیینی تقسیم میشود که خود از لحاظ شکل ظاهری به ۱۷ نوع الگو و فرم چنگ تقسیم میشود از جمله چنگ زاویهدار، چنگ منحنی، چنگ ون و چنگ کندوگ و چنگ ون کنار ساسانی و چنگ لیر (چنگی در یونان که به شکل U است)میشود یاد کرد.
ساز چنگ به عنوان قدیمیترین ساز سیمی جهان مربوط به ششهزار سال پیش در خوزستان ایران یافت شده است، اما اکنون در میان اسامی چنگنوازان مشهور جهان که در ویکیپدیا آمده نامی از چنگنوازان ایرانی نیست. در ایران، تعداد چنگنوازان بسیار معدود است و شاید فقط یک چنگنواز باشد که به اجرای برنامه و کنسرت می پردازد. «عبدالعلی باقرینژاد»، استادکار ساخت آلات موسیقی و احیاگر چنگ ایرانی به گفتهٔ خودش تنها خانوادهٔ چنگنواز ایرانی است که به صورت گروهی برنامه اجرا میکند. او به همراه همسر و دو فرزندش تا کنون در ایران چهار کنسرت پژوهشی برای معرفی این ساز باستانی انجام داده است. وی با تأسیس آموزشگاه چنگنوازان اولین آموزشگاه چنگ را در ایران دائر نموده است و هماکنون دهها هنرجوی چنگنوازی دارد. وی با تلاش فراوان توانسته است ردیفنوازی ایرانی را با این ساز به هنرجویان خود بیاموزد. وی معتقد است که طی این ۱۷ سال تحقیق در مورد ساز چنگ هنوز در اول راه است.
گرچه اروپاییان مدعی ابداع چنگهای پدالی هستند و ادعا میکنند این چنگها در قرن ۱۸ میلادی در آلمان پایهگذاری شده اما همین چنگها نیز بر اساس چنگهای زاویهدار شرقی ساخته شده است.
این ساز عبارت است از یک قاب مثلث شکل که ضلع عقبی، جعبۀ تقویت کننده صدای ساز، ضلع بالایی، به خطی منحنی که سیم ها بر روی آن ثابت می شوند، و ضلع جلویی، مانند ستونی استوار، نگهدارندۀ دو ضلع دیگر است.
سیم ها غالبا از رودۀ گوسفند و در اصوات بم از جنس فولاد ساخته شده اند. هر سیم یک صوت موسیقی حاصل می کند. تعدادشان حدود ۵۰، همگی به موازات ستون جلویی کشیده شده اند. هر هفت سیم پی در پی به رنگهای متفاوت ساخته شده و در هفت سیم بعدی همین رنگ آمیزی عینا تکرار می شود. سیم ها به فواصل «دیاتونیک» کوک می شوند. مجموعۀ هفت سیم از سیم های چنگ در حالت طبیعی خود نت های «دو بمل»، «ر بمل»، «می بمل»، «فا بمل»، «سل بمل»، «لا بمل» و «سی بمل» را حاصل می کنند. بدین ترتیب همۀ «دو بمل»ها همرنگ، تمام «ر بمل»ها نیز همرنگ و نیز بقیه همرنگ ساخته شده اند.
در انتهای تحتانی جعبۀ تقویت کننده (ضلع نزدیکتر به نوازنده) جلوی پای راست ۴ و جلوی پای چپ ۳ «پدال» قرار دارد. هر یک از این پدال ها با فشار اول و لغزاندن آن به سوی شکاف اول، صدای تمام سیمهای همنام (مثلا تمام دو بمل ها یا ربمل …) را نیم پردۀ کروماتیک بالا می برد (یعنی «دو بمل» را تبدیل به «دو» می کند) و هر گاه پدال را باز هم فشار داده و در شکاف دوم گیر دهیم، نت مربوطه باز هم نیم پردۀ کروماتیک بالا می رود (یعنی نت «دو» تبدیل به «دو دیز» می گردد.) به این ترتیب به کمک هر هفت پدال می توان تمام نت های هارپ را دو بار، و هر بار نیم پردۀ کروماتیک بالا یا پایین برد.
منابع : سیمرغ و ویکی پدیا